امیدوارم باب میلتون باشه این آهنگ و اینم از تکسش :
"عشق آسمونی"
من آروم میشم وقتی نگام میکنی
یا با چشات منو صدام میکنی
نفسای آخرتو تند تند میزنی
حس بدی بهم دست میده ولی
اسمون قلبتو واسم ابری میکنی
اره ببار اره ببار که حس کنی راحتی
فکر کردیم زنده ایم دنیا مال ماست
زمونه هرچی کاشتیمو .گرو میخواست
تازه داشتیم.. معنی عشق نابو میدیدم
چه خوش بودیم ..و به ترک دیوارمیخندیدم
زندگی ......خب خوش بود در کنارت
آسمون........ پرهیاهو بود در جوارت
خب حالا کجایی ؟ دور و وره کیایی؟
بگو همون آدم شر و شیطون بلایی ؟
***
من آروم میشم وقتی نگام میکنی
یا با چشات منو صدام میکنی
نفسای آخرتو تند تند میزنی
حس بدی بهم دست میده ولی
اسمون قلبتو واسم ابری میکنی
اره ببار اره ببار که حس کنی راحتی
***
موی تنم سیخه .از ترسی که دارم
تو خودم میپیچم. رنگ و بویی ندارم
گاهی وقتا بیادت. میگیرم میشینم
خاطراتو میچینمو اون گوشه میبینم
بیدار بی حال از سر شب تا سر صب
به دیوار مدام میکوبم من سرمو خب
دیگه آغوش گرمت یه حس مبهمه
چشای ذاغت من بعد واسم غدغنه
نشستی اونورتر همچی عالیه
نزدیک میام میبینم همچی تو خالیه
حست میکنم اما یه تصویر خیالیه
تو بیمارستانیو .. حالم طوفانیه
بی حال و بیمار.. نای حرف نداری
خدا شاهده بارها دست به خودکشی زدم
دست به چه کار احمقانه ای که نزدم
حالا دستام سرده میدونم قلبم پر درده
لابد گرمیه دستات. به این قلب میداد امید
واسه ادامه دادن منو نکن نا امید
این رسمش نبود.. رفیقه نیمه راه نبودی
ببین. از گریه چشام رسید به کبودی
***
من آروم میشم وقتی نگام میکنی
یا با چشات منو صدام میکنی
نفسای آخرتو تند تند میزنی
حس بدی بهم دست میده ولی
اسمون قلبتو واسم ابری میکنی
اره ببار اره ببار که حس کنی راحتی
***
مریضیت دلمو خرد مثل یه خوره
سرطان تو منو برد به یه دوره
دوره ای که با فریب منو قال میذاشتی
از بیماری و مشکلاتت بی اطلاع میذاشتی
چرا ؟ هان! اشتهای غذا خوردن نداشتی
دلیل اون همه خستگی مفرطی که داشتی
خونسرد و خوشحال بودی که انگار نه انگار؟
انکار با انکار تعادل رفتن نداری بیقرار!
سوال که زیاده اما من چه ساده
بودم نفهمیدم که یه جای کار میلنگه
این زندگی ایده آل که بعد تو بی رنگه
حتی تصورش سخته ببینم دیگه تو پیشم نیستی
حالا دست به دعا شدم من بخدای هستی و
توکل کردم به کلام الله و یگانه پرستی
خدایا ... نگیر اونو ازم دست دستی تو
سکوت مطلقی همه ی بیمارستان رو فراگرفت
عشقم بلند شد باز دوباره نفسی تازه گرفت
از طرفی صدای امید اومد . پنجره ها باز شد
فردی زیبا با چهره ای. خندان نمایان شد